نماینده استان گیلان در شورای عالی استان‌ها: نابودی کشاورزی و دامداری گیلان در سایه بی‌تدبیری / بانک‌ها امروز بزرگترین مانع و رقیب برای تولید کنندگان هستند
يکشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۹
فرهاد نیک نهاد

نیک نهاد با بیان اینکه در سایه سیاست‌های غلط نیروی کار و سرمایه بخش کشاورزی به سمت مشاغل دیگر می‌رود گفت: این بی‌تدبیری‌ها کشاورزی و دامداری استان گیلان را به ورطه نابودی کشانده است.

توسعه به عنوان یک مفهوم نه چندان قدیمی دلالت بر رشد روزافزون و همه جانبه کشورها دارد. به این معنی که کشورها با در نظر گرفتن همه جوانب به یک رشد متوازن دست پیدا می‌کنند. اما آنچه که از شواهد پیداست در کشور ما توسعه امری تزئینی و تنها در سخن است و چندان نمود عینی و بیرونی ندارد. به این دلیل که رشد صنایع و کشاورزی و ... نه تنها متوازن نیست بلکه به شدت نوسانی است و گاهی منفی هم می‌شود. از سوی دیگر کشور نیز به شدت از توزیع ناعادلانه خدمات و امکانات و ثروت رنج می‌برد و توسعه متوازن جغرافیایی را شاهد نیستیم. از این رو با فرهاد نیک نهاد نماینده استان گیلان و دبیر هیئت رئیسه شورای عالی استان‌ها به گفت و گو نشسته ایم تا مشکلات توسعه در کشور و استان گیلان را بدانیم.

*جناب نیک نهاد برای ورود به بحث کمی در رابطه با توسعه برای ما بگویید.

در هر نظام سیاسی برخی اولویت‌ها مانند پایداری محیطی، اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی، فرهنگی و جغرافیایی، استفاده از یک الگوی مناسب و موفق که در کشورهای توسعه یافته اجرا شده و متناسب با ظرفیت‌های آن کشور باشد برای توسعه پایدار در نظر گرفته می‌شود. یکی از ملزومات توسعه پایدار تربیت نیروی کار متخصص و ماهر جهت تبدیل جمعیت یک کشور به نیروی انسانی ماهر است. این امر به توسعه اقتصادی و اجتماعی، افزایش دانش و علم و بهره‌گیری از تکنولوژی روز دنیا با نگاه ویژه به تولید، کشاورزی، صادرات کمک می‌کند.این مسئله بسیار مهم است که متاسفانه در دهه‌های اخیر ما نتوانسته‌ایم تمرکز درستی بر روی این مسئله داشته باشیم و با آموزش غلط یا رها کردن این حوزه در سطوح مختلف مدیریتی افرادی را استفاده کرده‌ایم که نتوانسته‌اند به درستی اقدام کنند و دیوار بلندی از بی‌اعتمادی ساخته شده است.

در نگاهی اجمالی به فرمایشات مقام معظم رهبری در بحث توجه به موارد پیش گفته همواره می‌بینیم که پیرامون بارورسازی و شکوفایی سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی، اقتصاد، امنیت، فرهنگ، اقتصاد مقاومتی، تولید، کشاورزی، توجه به جوانان و سرمایه سخن گفته اند. به ویژه در بیانیه (گام دوم انقلاب) این مسائل از تاکیدات فراوان حضرت آقا بوده است. ولی عملا دولت‌ها نتوانستند و یا گاها نخواسته‌اند با استفاده از یک الگوی موفق در مسیر توسعه پایدار و بهره‌گیری از نیروی انسانی و سرمایه اجتماعی گام بردارند.

*آسیب این نگاه چیست؟

پائین بودن بهره‌وری، افت سطح زندگی مردم، افزایش سریع جمعیت، افزایش بیکاری پنهان وآشکار، وابستگی به کشاورزی و صدور محصولات اولیه بدون فراوری، وابستگی و آسیب پذیری در روابط بین الملل از عمده مشکلات کشورهای درحال توسعه است. درصورتی که برای توسعه می‌بایست سه هدف اصلی دنبال شود دسترسی بیشتر به کالاهای اساسی، بالابردن سطح زندگی مردم و گسترش زمینه انتخاب اقتصادی - اجتماعی افراد دنبال شود. این اهداف به کاهش نابرابری‌ها در همه ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و همچنین افزایش روحیه جمعی و تلاش برای توسعه و کمرنگ کردن روحیه سلیقه فردی و فردگرا؛ خودباوری و زنده کردن هویت ملی و همبستگی ملی و این عوامل منجر می‌شود.

*این مشکلات در استان گیلان به شکلی بروز و ظهور دارد؟

 این مشکلات همه شمول است و در تمام استان‌ها شاهد آن هستیم. برای مثال در استان گیلان عدم توجه به بخش گردشگری، عدم توجه به صنعت، عدم توجه به شیلات، بی توجهی به محیط زیست و دفع زباله از زیربنایی ترین مشکلات مدیریت ناکارآمد است که از دولت‌ها سرچشمه گرفته و به سطوح پایین‌تر سرازیر می‌شود. شهرک‌های صنعتی که به قبرستان سوله‌ها تبدیل شده است و بانک‌ها امروز بزرگترین مانع و رقیب برای تولید کنندگان هستند.

برای مثال بی توجهی به مهار رودخانه‌ها سالانه میلیاردها تومان هدر رفت سرمایه و خسارت به تاسیسات دولت و املاک مردم دارد. در صورتی که در بودجه سال ۱۳۹۹ مجلس بحث (بند و تبصره ۸) گنجانده شده و می‌توانند با تهاتر به این امر اقدام کنند ولی ملاحظه می‌شود برخی مسئولین خاص به جای دنبال کردن پروژه‌های مورد نیاز مردم به دنبال ارتباط با پیمانکاران برای سود شخصی هستند.

*پیش‌تر در خصوص مشکلات حوزه ساخت و ساز در استان گیلان هم مطالبی گفته بودید. بیشتر برای ما توضیح دهید.

مشکلات ساخت و ساز در استان گیلان به دلیل آب و هوای مناسب زیاد است. هجوم مردم کشور برای خرید ملک در شمال کشور تبعاتی را به همراه دارد اما مهمترین مشکلات ما دولتی است. برای مثال در استان گیلان عوارض ناعادلانه از سوی نظام مهندسی ساختمان در روستاها و شهرها تعیین می‌شود. در صورتی که گیلان هم باید از قوانین کشور پیروی کند نه اینکه عده ای خودسرانه عمل کنند.

مورد دیگر عدم صدور سند مالکیت برای مردم در روستاها و شهرهای کوچک است. برای نمونه شهرداری‌ها را منع کرده‌اند که برای دارندگان املاک نسقی پروانه ساخت صادر نشود. این امر موجب ساخت و ساز غیرقانونی شده است. امروز شاهد تجاوز به حرایم و عدم رعایت ضوابط فنی ساختمان، سطح اشغال و ارتفاع هستیم که نتایج همان تصمیم گیری است. برای مثال در شهری مثل رشت اعلام می‌شود 7 هزار واحد ساختمانی وجود دارد که پروانه ندارد و معلوم نیست امینت مالی و جانی مردم ضعیف چطور باید تامین شود؟ شهرداران وزارت کشور و وزارت راه و شهرسازی بنظر میتوانستند اقدامات مناسب انجام دهند ولی چنین چیزی را نمی بینیم.

*وزارت راه و شهرسازی هم در این مسئله نقش دارد؟

مشکل وزارت راه و شهرسازی در برون‌سپاری پروژه‌ها دیده می‌شود. مردم یادشان هست زمانی که جهادسازندگی مسئول راه‌های روستایی بود با ماشین آلات و مصالح انفال بدون هزینه جاده سازی و آبرسانی، برق رسانی و سایر خدمات انجام می‌شد. یعنی منهای هزینه تعمیر و نگهداری ماشین‌آلات با هزینه صفر ریال انجام می‌شد. در حالی که اکنون انجام پروژه تبدیل به راه‌ی برای فساد و کسب درآمد غیر قانونی شده است. برخی از مدیران پروژه‌ها را طوری واگذار می‌کنند که سودی هم به جیب آنها برود.

*استان گیلان یک استان کشاورزی پایه است. یعنی با وجود داشتن سطحی از صنعت و به ویژه رونق گردشگری هنوز هم بسیاری از مردم شاغل در بخش کشاورزی هستند. در این حوزه چه مشکلات و مسائلی وجود دارد؟

کشاورزی گیلان از این بی توجهی آسیب بسیار دیده است. بی توجهی درست به بخش‌های مختلف کشاورزی سبب خروج نیروی کار، سرمایه و حتی زمین از بخش کشاورزی و هدایت به بخش‌های دیگر شده است.

برای نمونه تولید چای را می‌توان گفت. گیلان در سال ۲۰ هزارتن چای تولید می‌کند و نیاز کشور ۱۲۰ هزار تن است. در حالی که بخش زیادی از همین چای تولید داخل هم به انبارها منتقل شده و گاها به چای سنواتی و کود باغی تبدیل می‌شود. چرا نباید در این حوزه سرمایه‌گذاری درستی انجام شود؟ چرا نباید گیلان به یک قطب جهانی تولید چای تبدیل شود؟

برنج هم همینطور است.  همین که فصل برداشت برنج می‌شود دولت اقدام به واردات برنج می‌کند و قیمت برنج را کاهش می‌دهد. این سبب می‌شود کشاورز زیان ببیند و کشاورزی را کنار بگذارد. در حالی که برنج تولید شده در ایران یکی از مرغوب ترین برنج‌های جهان است.

صنعت ابریشم و نساجی هم که قصه پر غصه ایست. صنعتی که روزی رونقد زیادی به ویژه در استان‌های گیلان و مازندران داشت اکنون با سیاست‌های غلط برخی از دولتمردان در واردات منسوجات به کلی نابود شده است.

این مسائل سبب می‌شود تغییر کاربری‌های بی مورد انجام شود. از یک طرف کشاورزی برای کشاروز صرفه مالی ندارد و از سوی دیگر زمین در گیلان به دلیل ساخت و ساز بسیار گران است.

*دامداری هم همین مشکل‌ها را دارد؟

بله دامداری هم مانند کشاورزی مشکلات زیادی دارد. صنعتی نشدن دامداری سبب می‌شود برای دامدار صرفه اقتصادی نداشته باشد. هزینه تولید هر لیتر شیر ۵۰۰۰ تومان نرخ گذاری شده است در حالی که یک لیتر شد ۴۰۰۰ هزار تومان خریداری می‌شود. اینطور که کار اقتصادی پیش نمی رود. فعال اقتصادی باید در قبال عملکرد خود سود مالی داشته باشد.

به‌جای اینکه مثل کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه دولت‌ها به دامداران و کشاورزان با خرید قیمت تمام شده سود مناسب بدهند و در تامین زمین و مواد اولیه و علوفه و تسخیر بازارهای جهانی در کنار کشاورزان و دامداران باشند و حتی با پرداخت یارانه و طرح‌های توسعه ای از کشاورزان و تولیدات کشاورزی  حمایت کنند برعکس دامداران و کشاورزان ما در همه ی بخش‌ها به دولت یارانه می‌دهند. یعنی دولت عوض حمایت از کشاورزی و دامداری به چشم یک منبع درآمد زایی به این مسائل نگاه می‌کند. که خب این عوامل موجب ناکارآمدی بخش کشاورزی و نا امیدشدن کشاورزان و مهاجرت و خروج نیروی جوان و سرمایه و فروش زمین یا تغییر کاربری زمین کشاورزی می‌شود.

*در خصوص اختلاف اراضی میان سازمان جنگلبانی و مردم بای ما توضیح دهید؟

مشکا ما بلاتکلیفی حاشیه نشینان جنگل است. به این معنی که طرح حدنگاری یا کاداستر توسط سازمان جنگل‌ها اجرا نشده است و دقیقا مرز زمین‌های شخصی با ملی مشخص نیست و این امر مشکلاتی به وجود آورده است.

در شهرستان فومن و شفت درسال( ۱۳۷۸) ۱۹ روستا را جز مناطق حفاظت شده محیط زیست اعلام کردند یعنی محیط زیست انسان‌ها با قدمت چندصد ساله را محیط حیوانات وحشی در نظر گرفتند که این موضوع با پیگیری‌های مردم و بنده منجر به اقدامات خوبی درکشور و استان و دو شهرستان جهت آزادسازی روستاها و جابجایی با اراضی ملی شد و در مراحل پایانی نیازمند پیگیری نماینده شهرستان و مدیرکل محیط زیست گیلان است.

 سوال اینجاست یعنی نمایندگان و فرمانداران و محیط زیستی‌ها و بنیاد مسکن در دو قوه مقننه و مجریه در طی این ۲۰ سال این مشکلات اجرایی را ملاحظه نکردندو آسیب‌ها را لمس نکردند، ندیدند مردم با چه مشکلاتی درگیرند یا اینکه برایشان مهم نبوده و نیست؟

*تراکم جمعیت در استان‌های شمالی بسیار بالاست و این سبب آسیب به محیط زیست و ضعف در خدمات رسانی می‌شود. ریشه این مشکل کجاست؟

براساس آمارها جمعیت حدود ۷۵ درصدی روستاها امروز به ۲۵ درصد رسیده است که این خود موجب متراکم شدن شهرهای بزرگ و کلانشهرها و حاشیه نشینی و آسیب‌های اجتماعی و ناهنجاری‌ها منجر شده است. از سوی دیگر مهاجرت به این استان‌ها هم بالاست و سبب می‌شود جمعیت زیادی در این مناطق حضور داشته باشند و زندگی کنند.

*پیشنهاد شما برای حل این مشکلات چیست؟

در برون رفت از این بحران برای (کوتاه مدت) ابتدا به دولتی نیاز داریم که بجای تک صدایی با سایر قوا همصدا باشد و یک صدای واحد در سطح مسئولان ملی بخصوص قوای سه گانه در (گام دوم انقلاب) با استفاده از نیروی جوان و متعهد و استفاده از نظرات کارشناسان خبره همراه با پیوند علوم دانشگاهی داشته باشیم.

عمده از مشکلات امروز را می‌توان با یک برنامه ( میان‌مدت و بلند مدت) حل کرد و لازم است  تصمیمات مردم عزیز بر اساس خرد جمعی و بدون احساسات باشد و چه در شوراها و چه در ریاست جمهوری و چه در میاندوره ای مجلس کسانی را انتخاب کنند که خداباور و مردم باور باشند و به کشور و نظام و شهدا تعلق خاطر داشته باشند.

*ممنونم که پاسخگوی سوالات ما بودید. صحبت دیگری دارید؟

مجلس محترم انقلابی باید حداقل ۵۰ درصد از وقت خود را برای آسیب‌های جاری کشور نماید و بارفع اشکال واصلاح درمجلس در زمان اجرا نظارت کنند. بخش عمده ای از آسیب‌ها مربوط به یک دولت نبوده بلکه اکثر دولت‌ها این مسیر را طی نمودند و هیچکدام نتوانستند از یک الگوی مناسب برای توسعه پایدار استفاده کنند تا مردم هم اعتماد کنند و کشور به‌سمت رشد و توسعه و بی نیازی گام بردارد که این امر مهم نیازمند یک عزم ملی است تا کشور از این بیماری بدخیم رهایی یابد.

در پایان برای مقام معظم رهبری همه مسئولین خدمتگذار و مردم عزیز ایران از خداوند بزرگ سلامتی و سرافرازی آرزومندم.

پایان پیام/

آخرین مطالب
شبکه های اجتماعی