بانشی با اشاره به مهاجرت رو به افزایش روستاییان به شهرها، گفت: روستاییان، انگیزه تولید و حضور در روستا را از دست داده اند و دولت باید با حمایت ویژه از این قشر، وضعیت کنونی را سامان دهد.
هاشم بانشی نماینده استان فارس در شورای عالی استان ها در گفت و گو با پایگاه اطلاع رسانی شورای عالی استان ها با بیان اینکه بنا به اعلام آمارهای رسمی از سوی دولتمردان در اوایل انقلاب کمتر از 30 درصد مردم کشور شهرنشین و 70درصد روستانشین بودهاند، گفت: در حال حاضر این رقم برعکس شده و کمتر از 30 درصد روستانشین داریم.
وی در مورد چرایی این موضوع، اظهار داشت: خدماتی شامل فضای سبز، امکانات ورزشی، تفریحی و سرگرمی های موجود در شهرهای بزرگ که قاعدتاً میبایست عادلانه و بر اساس سرانه برای همه افراد در جامعه در نظر گرفته شود، در روستاها بسیار کمتر از مناطق شهری بوده و یا حتی در حد صفر می باشد. از سوی دیگر، هر ساله دولت جهت حمایت از بخش تولید تسهیلات بانکی بدون بهره یا با سود اندک در اختیار افراد می گذارد که علی رغم مولد بودن روستاییان در بخش کشاورزی و دامداری که از اهمیت بسیار بالایی هم برخوردار است، متأسفانه روستاییان از این تسهیلات سهم بسیار اندکی را داشتهاند.
بانشی ادامه داد: مصالح ساختمانی در تمام نقاط کشور چه شهر و چه روستا به یک قیمت عرضه میشود و به عبارتی فرد روستایی نیز به اندازه شهرنشین هزینه خرید مصالح و نیروی انسانی را دارد اما تسهیلات بانکی اعطایی به مناطق روستایی به حدی اندک است که برای ساخت و ساز صرفه اقتصادی ندارد.
نماینده استان فارس در شورای عالی استان ها، تصریح کرد: در سالهای اخیر در روستاها بر اساس روال سابق همچنان سهمیه بندیهایی در کالاهای اساسی از جمله آرد داریم، به این معنا که سرانهای را برای اهالی در نظر میگیرند و بخش دولتی به همان میزان که متأسفانه کفاف هم نمیدهد آرد به نانوایی میدهد حال آنکه به این نکته توجه نشده که کارگران فصلی و بویژه مهاجران کشور افغانستان در این سالها جهت امرار معاش خود به روستاها آمده و از همین سرانهها استفاده میکنند.
بانشی افزود: مقام معظم رهبری هر ساله در نامگذاری سال جدید به طور ویژه فرمایشات خود را در باب حمایت از تولید بیان فرمودهاند و به جرأت میتوان گفت تولیدات روستاییان از اهمیت ویژهای به خصوص در زمینه امنیت غذایی برخوردار است اما متأسفانه حمایت چندانی از این قشر نمیشود و با واردات بی رویه و بدموقع از خارج ضربه مهلکی بر پیکر تولیدات روستا میخورد و دامدار و کشاورز زحمت کش نیز به ناچار زمین و دام خود را به قیمت کم به افراد متمول شهر نشین فروخته و راهی شهر می شود و نتیجه این است که زمین هایی که سالیان سال با کشاورزی و باغداری امنیت غذايي این مرز و بوم را بیمه کرده بودند، تفکیک می شود و به محلی برای سرگرمی تبدیل می شود.
حال با وجود این مسائل آیا انگیزهای برای کشاورز یا دامدار جهت زندگی در روستا باقی می ماند؟ آیا تا زمانی که دولتها جهت خرید تضمینی محصولات روستاییان و عشایر نرخ معقول و منصفانه ای در نظر نگیرند و نهادههای کشاورزی و دامداری و سوخت کافی را در اختیار ایشان قرار ندهند، توان و انگیزه ای برای کار در روستا برای کشاورز و دامدار باقی می ماند؟
پایان پیام/